تامین مالی جمعی (کرادفاندینگ) به عنوان یک روش نوین سرمایهگذاری، در سالهای اخیر در ایران رواج یافته و به دلیل سودهای نسبتا بالا و فرصتهای جذاب، توجه سرمایهگذاران خرد را به خود جلب کرده است. در این روش که اغلب به صورت مبتنی بر بدهی اجرا میشود، کسبوکارها سرمایه مورد نیاز خود را از تعداد زیادی سرمایهگذار تامین میکنند و متعهد میشوند در پایان دوره، اصل سرمایهی سرمایهگذاران را به همراه سود پیشبینیشده به آنان بازگردانند.
در ادامه، مفهوم تضمین اصل سرمایه و دلیل عدم تضمین سود در طرحهای کرادفاندینگ را بررسی میکنیم.
مفهوم تضمین اصل سرمایه در کرادفاندینگ
تضمین اصل سرمایه بدان معناست که مبلغ اولیه سرمایهگذاریشده در هر صورت به سرمایهگذار بازگردد، حتی اگر پروژه به سود پیشبینیشده نرسد یا دچار شکست شود. به عبارت دیگر، ریسک ازدسترفتن اصل پول در این طرحها به صفر رسیده و سرمایهگذار اطمینان مییابد که حداقل پولی که وارد پروژه کرده را از دست نخواهد داد. این ویژگی باعث افزایش اطمینان سرمایهگذاران خرد شده و آنان را ترغیب میکند تا با خیال آسودهتری در طرحهای کرادفاندینگ مشارکت کنند. در واقع، وجود ضمانت برای بازگشت اصل سرمایه یکی از مزایای تامین مالی جمعی نسبت به سرمایهگذاری مستقیم در سهام یا سایر بازارهای پرنوسان است.
چرا سود در تامین مالی جمعی تضمین نمیشود؟
در قراردادهای کرادفاندینگ در ایران همیشه به جای عبارت سود تضمینی از واژه سود پیشبینیشده استفاده میشود. دلیل این امر ریشه در ملاحظات شرعی و ماهیت سرمایهگذاری دارد؛ بر اساس نظام مالی اسلامی، تضمین سود بدون پذیرش ریسک مصداق ربا محسوب میشود. یعنی اگر سود سرمایهگذاری قطعی و بدون ریسک به سرمایهگذار وعده داده شود، این امر از نظر شرعی و قانونی مجاز نیست. به همین خاطر، سود حاصل از مشارکت در کرادفاندینگ صرفا یک سود مورد انتظار یا پیشبینیشده است که وابسته به عملکرد واقعی پروژه خواهد بود و هیچ سکویی نمیتواند سود قطعی را از پیش تضمین کند. سودآوری نهایی به عواملی همچون موفقیت تجاری طرح، عملکرد تیم اجرایی و شرایط بازار بستگی دارد. از این رو، شفافسازی این موضوع برای سرمایهگذاران الزامی است.
سازوکارهای تضمین اصل سرمایه در تامین مالی جمعی ایران
در اکثر پلتفرمهای تامین مالی جمعی ایران، مکانیزمهایی برای حفاظت از اصل سرمایه سرمایهگذاران طراحی شده است. این مکانیزمها بسته به هر طرح و سکوی کرادفاندینگ متفاوتاند اما رایجترین روشها عبارتاند از:
1. ضمانتنامه تعهد پرداخت بانکی یا مؤسسهای
در این حالت یک بانک یا صندوق مالی معتبر متعهد میشود که اگر مجری طرح در پایان دوره از عهده بازپرداخت اصل سرمایه برنیاید، بانک (به عنوان ضامن) اصل مبلغ را بدون قید و شرط به سرمایهگذاران پرداخت کند. این ضمانتنامهها رسمیترین و مطمئنترین روش تضمین اصل پول هستند و عملا ریسک نکول را کاهش میدهند.
2. وثیقه و داراییهای ضمانتی
در برخی طرحها، خود صاحب کسبوکار وثایقی مانند چکهای معتبر، سند ملکی یا اوراق بهادار قابل معامله را به نفع پلتفرم یا نهاد ناظر میسپارد. این وثایق در حکم پشتوانه مالی عمل میکنند؛ بدین صورت که اگر طرح شکست بخورد و مجری نتواند اصل سرمایه را بازگرداند، پلتفرم میتواند از محل نقد کردن وثیقه (مثلا فروش ملک یا اجرا گذاشتن چک) اصل پول سرمایهگذاران را وصول کند. هرچند نقدشوندگی برخی وثایق زمانبر است، اما وجود آنها باعث اطمینان خاطر سرمایهگذار میشود که دارایی معینی پشتوانه اصل سرمایهاش قرار گرفته است.
3. صندوقهای تضمین:
ابتکاراتی مانند اصل سرمایه توسط صندوق نوآوری و شکوفایی یا استفاده از صندوقهای حمایتی دولتی و پژوهشی نیز در کرادفاندینگ ایران رایج شده است. برای نمونه صندوق نوآوری میتواند اصل سرمایهی جمعآوریشده برای یک طرح دانشبنیان را بیمه کند تا در صورت شکست طرح و ناتوانی مجری در بازپرداخت، خسارت از محل بیمه جبران شود. وجود این صندوقها و بیمهها به عنوان پشتوانه، ریسک از بین رفتن اصل سرمایه را تقریبا صفر میکند.
جمعبندی
با توجه به چارچوبهای کنونی کرادفاندینگِ بدهی در ایران، تنها طرحهایی باید وارد جذب سرمایه عمومی شوند که ضمانتنامه بانکی معتبر برای بازگشت اصل سرمایه ارائه کرده باشند. این پشتوانه، ریسک از دسترفتن اصل پول را بهطور معنادار کاهش میدهد و اجرای ضمانت نیز فرایند و زمان خود را دارد. در مقابل، سود صرفاً پیشبینیشده است و تضمین نمیشود؛ بنابراین سرمایهگذار باید امکان عدم تحقق سود برآوردی را بپذیرد. نتیجه آنکه معیار حداقلیِ پذیرش طرح، وجود ضمانتنامه بانکی قابل اجرا است و تصمیم آگاهانه زمانی شکل میگیرد که در کنار این تضمین، اطلاعات طرح و ریسکهای اجرایی نیز بهدقت بررسی شوند.