اقتصاد ایران با وجود محدودیتهای بانکی و محدودیت بهرهبرداری از داراییهای واقعی، به ابزارهایی نیاز دارد که هم جذابیت سرمایهگذاری داشته باشند. اوراق مزارعه یکی از این ابزارهاست که در بازار سرمایه بخصوص بخش اسلامی معرفی شده و امکان تامین مالی تولیدات کشاورزی را بدون به کارگیری بهره فراهم میکند. اوراق مزارعه قراردادی است که در آن مالک زمین، زمین را برای مدت معین در اختیار کشاورز (عامل یا زارع) قرار میدهد و محصول بین آنها تقسیم میشود.
اگر شما هم مایل به این نوع سرمایهگذاری هستید، تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
تعریف و ماهیت اوراق مزارعه
اوراق مزارعه قراردادی است که در آن مالک زمین یا وکیل او، زمین قابل کشت را برای دورهای معین در اختیار کشاورز قرار میدهد و محصول به نسبت توافقشده تقسیم میشود. مالک زمین میتواند شخصا صاحب زمین یا وکیل وی باشد و زارع نیز فردی است که بر روی زمین کار میکند. مزارعه قراردادی لازم است و براساس ماده 518 قانون مدنی، مدت آن معمولا یک سال یا برابر با دوره زراعی است. در نتیجه سرمایه و کار با هم ترکیب شده و سود به نسبت توافقشده تقسیم میشود.
اوراق مزارعه به عنوان ابزار مالی
اوراق مزارعه، اوراق بهاداری است که براساس همین قرارداد طراحی میشود. سازمان ناشر وجوه سرمایهگذاران را از طریق فروش این اوراق جمعآوری کرده و از محل آن، زمین زراعی یا نهادههای تولیدی را خریداری میکند. سپس این زمین و نهادهها در قالب قرارداد مزارعه در اختیار کشاورز قرار میگیرد؛ او وظیفه دارد زمین را کشت کند و در پایان دوره محصول را برداشت کرده و با ناشر به نسبت توافقشده تقسیم کند. از آنجا که اوراق مزارعه سند مالکیت مشاع دارندهها بر زمین و نهادههای زراعی محسوب میشود، سرمایهگذاران علاوه بر سهم در محصول، مالکیت بخشی از دارایی واقعی نیز دارند. این ویژگی باعث میشود اوراق مزارعه شبیه داراییهای واقعی (Real Assets) باشد و در برابر تورم اقتصادی، ایمنی نسبی ایجاد کند.
سازوکار صدور و گردش اوراق
صدور اوراق مزارعه معمولا از سوی نهادی مانند یک موسسه مالی اسلامی انجام میشود. ابتدا این موسسه زمین زراعی مناسب را انتخاب میکند و سپس مجوزهای لازم را برای انتشار اوراق میگیرد. وجوه متقاضیان از طریق سرمایهگذاری آنلاین یا خرید حضوری جمعآوری میشود و موسسه به عنوان ناشر اوراق نقش وکیل مالک را برای خرید زمین یا نهادههای زراعی ایفا میکند. پس از پایان دوره زراعی و فروش محصول، سود حاصل بین موسسه (به نمایندگی از سرمایهگذاران) و کشاورز تقسیم میشود. هر سرمایهگذار متناسب با تعداد اوراقی که دارد از سود بهرهمند میشود.
مقایسه با سایر اوراق بدهی
اوراق مزارعه جزو ابزارهای مالی است که شباهتهایی با دیگر اوراقها همچون اوراق بدهی و یا خزانه دارد:
1. ماهیت داراییمحور:
در اوراق مزارعه پشتوانه اوراق یک دارایی واقعی (زمین و محصول) است و دارندگان اوراق مالکیت مشاع آن را دارا هستند. در اوراق مشارکت، سرمایهگذاران در یک پروژه عمرانی یا صنعتی شریک میشوند و سود از محل عملکرد پروژه پرداخت میشود؛ اما لزوما مالکیت دارایی پروژه را ندارند. اوراق خزانه نیز اسناد بدهی دولت به حساب میآید و پشتوانه آن اعتبار دولت است، نه دارایی واقعی.
2. نرخ سود متغیر:
سود اوراق مزارعه تابعی از عملکرد محصول کشاورزی است. شرایط آبوهوایی، قیمت بازار و مدیریت مزرعه بر میزان محصول و سود نهایی تاثیر میگذارد. برخلاف اوراق خزانه که سود ثابت دارد یا اوراق مشارکت که نرخ سود قطعی یا علیالحساب پرداخت میکند، در اوراق مزارعه نرخ سود متغیر و کاملا به عملکرد زارع وابسته است.
3. ریسک بازار و نقدشوندگی:
دارندگان اوراق مزارعه میتوانند اوراق خود را در بازار ثانوی به فروش برسانند. قیمت این اوراق در بازار ثانوی به دو عامل بستگی دارد؛ نخست رشد ارزش زمین که با نرخ تورم و افزایش قیمت زمین مرتبط است و دوم سود سالانه کشاورزی که فروشنده و خریدار بر اساس آن قیمت گذاری میکنند. هرچه به پایان سال زراعی نزدیک شویم و سود واقعی مشخص شود، قیمت اوراق افزایش مییابد و پس از تقسیم سود روی قیمت آن تأثیر میگذارد. بنابراین اوراق مزارعه نقدشوندگی مناسبی دارد اما مانند سایر اوراقها ممکن است نوسان قیمت داشته باشد.
رابطه اوراق مزارعه با تامین مالی جمعی
تامین مالی جمعی یک روش نوین برای جذب یا تامین سرمایه به شرکتهایی است که میخواهند کسبوکار خود را گسترش دهند. در این روش افراد زیادی با مبالغ خرد مشارکت میکنند و سرمایهی لازم برای اجرای طرحها از طریق جمعسپاری فراهم میشود. شرکتهای فعال در حوزه کشاورزی نیز میتوانند با استفاده از تامین مالی جمعی سرمایهی مورد نیاز برای پروژههای زراعی خود را جمعآوری کنند و به این ترتیب، ضمن کاهش ریسک تامین مالی، بازده خود را در زمان مشخصی دریافت کنند. بهرهگیری از این روش باعث میشود سرمایهگذارانی که توانایی سرمایهگذاری بزرگ ندارند، در طرحهای کشاورزی مشارکت کرده و از سود این فعالیتها بهرهمند شوند.
مزایا و چالشهای اوراق مزارعه برای سرمایهگذاران
هر اوراقی که در بازار سرمایه وجود دارد، دارایی مزایای و معایب خاص خود است که این موضوع برای مزارعه دور از انتظار نیست.
1. پشتیبانی از اقتصاد واقعی:
سرمایهگذاران با خرید اوراق مزارعه در تولید محصول کشاورزی شریک میشوند و از طریق مالکیت بخشی از زمین و نهادهها، به رشد بخش کشاورزی و اشتغال کمک میکنند.
2. حفظ ارزش در برابر تورم:
چون اوراق مزارعه مبتنی بر دارایی واقعی است، رشد ارزش زمین زراعی میتواند به افزایش قیمت اوراق منجر شود. این ویژگی میتواند سرمایهگذاران را در برابر تورم محافظت کند.
3. سود متغیر و بالقوه بالا:
اگر کشاورز مدیریت مناسبی داشته باشد و شرایط آبوهوایی مساعد باشد، سود حاصل از محصول میتواند از نرخ سود سایر اوراق بدهی بالاتر باشد. بنابراین این اوراق برای سرمایهگذاران ریسکپذیر جذاب است.
4. امکان نقدشوندگی در بازار ثانوی:
سرمایهگذاران میتوانند در صورت نیاز، اوراق خود را قبل از پایان دوره زراعی در بازار ثانوی بفروشند و نقدینگی کسب کنند.
چالشها و معایب اوراق مزارعه
1. ریسک تولید:
عملکرد کشاورزی تحت تاثیر بارندگی، آفات، بیماریها و قیمت بازار است. کاهش محصول یا افت قیمت فروش، سود اوراق را کاهش میدهد. بنابراین پیشبینی دقیق سود دشوار است.
2. ریسک مدیریتی:
انتخاب کشاورز ماهر و مدیریت حرفهای مزرعه برای موفقیت این اوراق حیاتی است. ضعف مدیریت ممکن است باعث کاهش محصول و نارضایتی سرمایهگذاران شود.
3. تاخیر در نقدشوندگی:
هر چند بازار ثانوی وجود دارد، اما نقدشوندگی اوراق مزارعه نسبت به اوراق خزانه کمتر است. اگر پروژهای با مشکل مواجه شود، ممکن است خریدار برای اوراق پیدا نشود یا قیمت افت کند.
کمک به بخش کشاورزی و بحران کمآبی در ایران
کمک به رونق بخش کشاورزی و تقویت آن بدون شک میتواند برای سرمایهگذاران سودآور باشد، اما نباید از واقعیتی بنیادی غافل شد. ایران در حال حاضر با بحران کمآبی و خشکسالی مواجه است. بر اساس گزارشهای خبری، کشاورزی بزرگترین مصرفکننده منابع آب است و در شرایطی که آب به سرعت کاهش مییابد، هرگونه فعالیت آبی سنگین میتواند بهضرر کل جامعه تمام شود. در مقابل، تمرکز بر روشهای نوین کشاورزی و فناوریهای آبیاری میتواند مصرف آب را به طور قابلتوجهی کاهش دهد. هدف نهایی از سرمایهگذاری در اوراق مزارعه و دیگر ابزارهای مالی مرتبط با کشاورزی باید کمک به اقتصاد کشور با کمترین آبیاری باشد. با حمایت از فناوریهای کمآببر و روشهای پایدار، میتوان هم سود اقتصادی به دست آورد و هم به کاهش فشار بر منابع آب کمک کرد.




